جانا به جز از عشق تو ديگر هوسم نيست سوگند خورم من که به جاي تو کسم نيست
امروز منم عاشق بي مونس و بي يار فرياد همي خواهم و فرياد رسم نيست
فرياد همي خواهم و فرياد رسم نيست .
در عشق نميدانم درمان دل خويش خواهم که کنم صبر ولي دست رسم نيست
خواهم که به شادي نفسي با تو برآرم از تنگ دلي جانا جاي نفسم نيست
از تنگ دلي جانا جاي نفسم نيست .
درباره این سایت